عکا
بهائیان معتقدند که: انسان ها علاوه بر نیازهای مادی که دارند یک سری نیازهای معنوی و روحانی هم دارند (خب ماهم این مطلب را قبول داریم). آنها متعقدند که این احتیاجات معنوی بدون حضور پیامبر برطرف شدنی نیست .(ولی ما این مطلب قبول نداریم مامعتقدیم پیام پیامبر فیض است نه خود پیامبر) وموتقدند پس بخاطر همین موضوع ورفع حاجات معنوی باید تجدید ادیان صورت بگیرد؛ یعنی جناب باب و بها که ادعای پیامبری کردند حق بودند وحق است که بعد از انها هم پیامبرانی ظهور کنند. در صورتی که خود جناب بهاالله فرمودند : ((ونفسی الحق قد انتهت الظهورات الی هذا الظهور الاعظم ومن یدعی بعده انه کذاب مفتر؛ سوگند به نفس حق من! که همه ظهورات به این ظهور بزرگتر ،پایان گرفت وهر کس که پس از چنین ظهور ی،مدعی ظهور جدیدی شود، اودروغگو و افترا زننده است.))1 بااین اوصاف این مدعیان پیامبری که ماندگاری اسلام را به بهانه نیاز دائمی به حضور پیامبر قبول ندارند چرا پیشوایان این به اصطلاح دین چنین فرمایشاتی را ایراد کرده اند؟ بعد از بهاالله که بها ئیهاپیامبری ندارند؛ پس تکلیف نیازهای روحانی انها چیست؟ حالا از نظر بهائیها تکلیف ما چیست که الان بدون پیامبر وبا تکیه بر قران وسنت(پیام پیامبروامامان) این احتیاجاتمان را بر طرف می کنیم؟ پینوشت........................................ 1. حسینعلی نوری، اقتدارات، ص237.
| Design By : P I C H A K . N E T |
