سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عکا

توبه من خندیدی
ونمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان ازپی من تند دوید
سیب رادست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
وتو رفتی وهنوز
سالهاست که درگوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارام
ومن اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما
سیب نداشت؟

حمید مصدق


نوشته شده در شنبه 89/4/19ساعت 3:37 عصر توسط مظفری نظرات ( ) |



Design By : P I C H A K . N E T